فوت كوزه‌گري 5 - پاك‌كردن فضولات پرنده

هر وقت ديديد فضولات پرنده‌ها روي بدنه خودرو افتاده، سريع آن‌را پاك كنيد، چون خيلي زود به رنگ و يا لايه كيلر آسيب مي‌زند. براي پاك كردن فوري اين نوع آلودگي، ابتدا يك تكه دستمال كاغذي را كاملا خيس كنيد و روي نقطه مورد نظر بگذاريد تا نرم شود، پنج دقيقه بعد با يك دستمال كاغذي خشك به‌راحتي آن ‌را برداريد. هيچ وقت سعي نكنيد فضولات را در حالت خشك برداريد. ضمنا وقتي كه خودرو كثيف است اين فضولات به چشم نمي‌آيند، پس دقت كنيد و نگذاريد بمانند.

فوت كوزه‌گري ۴ - جلو يا عقب؟

برخي دوستان مي‌پرسند بالاخره نفهميديم تاير نو را در چرخ‌هاي جلو بياندازيم يا عقب؟ بايد گفت در اين موضوع، علاوه بر بحث تركيدن تاير، داشتن آج و سُر خوردن چرخ مهم است. قضيه اين است كه در جاي خشك، موضوع تركيدن به خاطر كم‌آجي مطرح است و در سطوح خيس، آج‌دار بودن تاير مهم است چون تايري كه آج نداشته و صاف باشد، روي سطوح خيس، شديدا ناپايدار شده و ليز مي‌خورد.

در كشورهاي كم‌بارش مثل ايران و بويژه در فصول گرم، بهتر است تاير نو در جلو قرار گيرد، چون سُر خوردن چرخ‌هاي عقب زياد مطرح نيست، اما در كشورهايي كه روزهاي باراني بسياري دارند و ضمنا تايرها خيلي گرم نمي‌شوند - مانند اروپا - بهتر است تاير نو در عقب قرار گيرد؛ چون تاير بدون آج اگر در عقب باشد، باعث انحراف بخش انتهايي خودرو در مسيرهاي خيس و وقوع تصادف خواهد شد. اگر دقت كرده باشيد، در مسابقات فرمول1 هم به محض بارش باران، چرخ‌هاي صاف را با نوع آج‌دار عوض مي‌كنند.

 

كمپلكس توجه

نكته اي كه بعضي وقت‌ها يادم مي‌افته اينه كه چرا ما اين‌قدر دوست داريم مطرح بشيم و مورد توجه قرار بگيريم؟ شايد به دليل كم‌توجهي در دوران كودكي باشه كه منجر به كمپلكس‌هاي روحي در ما ميشه و همه‌ش دوست داريم ديگران به ما توجه كنند. مثالي كه امروز با ديدن اطلاعيه ترحيم پدر يكي از دوستان به يادم آمد اين كه هميشه زير اعلاميه ترحيم مي‌نويسند:‌«از طرف خانواده‌هاي . . . و . . . و . . . و . . . و . . . و ساير بستگان و دوستان و آشنايان»! من تعجب مي‌كنم، اگر كل اين خانواده‌ها و ساير بستگان و دوستان و آشنايان جمع شده اند تا اين اعلاميه را طراحي و منتشر كنند، پس مخاطب كيست؟ آيا براي غريبه‌ها درست كرده‌ايم اين اعلاميه رو؟ بابا اعلاميه رو فقط خانواده مرحوم سفارش ميدن، پس اگر هم قراره اسمي زيرش نوشته بشه كه از نظر من اون هم لازم نيست، بايد فقط اسم اونا باشه.

حالا كافيه اسم يكي از قلم بيفته، حرف و حديثه كه پشت سر آدم درست مي‌كنند و هزار جور صفحه مي‌ذارن؛ انگار كه قرار بوده مصاحبه مفصلي با ايشون توي نيويورك تايمز چاپ بشه اما نشده! توي عزا و گرفتاري هم دست از سر آدم بر نمي‌دارن اين جماعت، عوض كمك كردن!

فوت كوزه‌گري 3- بخارزدايي شيشه‌ خودرو

در فصول سرد سال، براي بخارزدايي شيشه‌هاي خودرو دو راه داريد: اول اين كه مثل خيلي ها شيشه را پايين بدهيم، كه كار اصولي نيست چون علاوه بر ورود برف و باران و سرما و صدا، تعادل آيروديناميك بدنه به هم مي‌خورد. راه دوم اين است كه بدون باز كردن پنجره، هواي بخاري را به سمت شيشه‌ها هدايت كنيد و حتما با استفاده از دكمه مخصوصي كه براي اين كار تعبيه شده، اجازه دهيد هوا از بيرون وارد خودرو شود و در حالت گردش داخلي نباشد. اگر اين اقدامات هم افاقه نكرد كه معمولا در روزهاي باراني و خودروي پر از سرنشين اتفاق مي‌افتد، كمپرسور كولر را هم در همان حالت بخاري، درگير كنيد. گردش گاز كولر باعث جذب رطوبت هوا به اواپراتور شده و رطوبت داخل را كاهش مي‌دهد، ضمن اين كه از گرماي بخاري هم بي‌نصيب نخواهيد ماند.

در خودروهايي كه تهويه اتوماتيك دارند - مثل ۲۰۶ تيپ ۵ - كافي است سيستم را در حالت برفك‌زدايي يا Defrost قرار دهيد كه بعضا با علامتي شبيه به تصوير شيشه جلو مشخص مي‌شود؛ در اين صورت به طور اتوماتيك كارهايي كه در بالا ذكر شد اتفاق خواهد افتاد.

مراقب باش

مراقب افكارت باش، چون به گفتار تبديل مي‌شوند.

مراقب گفتارت باش، چون به باور تبديل مي‌شوند.

مراقب باورهايت باش، چون به اعمال تبديل مي‌شوند.

مراقب اعمالت باش، چون به عادت تبديل مي‌شوند.

مراقب عاداتت باش، چون به سرنوشت تبديل مي‌شوند.

كمي سرگرمي

گوشه چشم‌هاتون رو كمي بكشيد يا اين كه عمدا تصوير زير رو كمي تار ببينيد؛ واژه مقدسي رو خواهيد ديد! 

منبع قدرت

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید: "تو می توانی مرا بزنی یا من تو را؟"

پسر جواب داد: "من میزنم."


پدر ناباورانه سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید.


با ناراحتی از کنار پسر رد شد؛ بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود: "پسرم من میزنم یا تو؟"

این بار پسر جواب داد: "شما میزنی."

پدر گفت: "چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟"

پسر جواب داد: "تا وقتی كه دست شما روی شانه‌ام بود، عالم را حریف بودم،‌ ولی وقتی دست از شانه‌ام کشیدی، قوتم را با خود بردی!

نقل از مدير محترم وبلاگ "يه روز خوب مياد"

فوت كوزه‌گري - 2

رد شدن از روي اشيا

فرض كنيد در جاده آسفالته يا شني در حال حركت هستيد، ناگهان متوجه يك سنگ درشت يا جسم ديگري مي‌شويد كه در مسير قرار گرفته و فرصت رد كردن و عبور از كنار آن هم نداريد و ناچاريد از روي آن عبور كنيد؛ البته اگر فكر مي‌كنيد كه به زير ماشين گير نمي‌كند. در اين مواقع هرگز جسم مورد نظر را از وسط خودرو رد نكنيد چون ممكن است به كارتر روغن يا باك بنزين آسيب بزند. بهتر است جسم را از كنار چرخ‌ها عبور دهيد، چون هم فضاي بيش‌تري در اين بخش وجود دارد و هم در صورت برخورد، به اجزاي حساس زير خودرو صدمه نخواهد زد.

يك سري مطلب جديد

دوستان سلام

با توجه به تجربه‌ زيادي كه در رانندگي دارم (حدود 25 سال) - البته درباره سنم فكر بد نكنيد من از بچگي رانندگي مي‌كردم - و با توجه به اين كه آدم نكته‌سنجي هستم قصد دارم تجاربم رو كه در حقيقت، نكات رانندگي هستند، در قالب يك سري مطلب كوتاه به اسم «فوت كوزه‌گري» در اختيار همه قرار بدم؛ اميدوارم مفيد واقع بشه. اين هم از اوليش:


فوت كوزه‌گري 1 - نيم‌كلاچ در ترافيك

بعضي‌ها و مخصوصا تازه‌كارها عادت دارند در ترافيك يا سربالايي، نيم‌كلاچ حركت كنند. اين كار باعث استهلاك شديد ديسك و صفحه و خستگي پاي راننده مي‌شود. در سربالايي‌ها، اين امر ممكن است باعث سوختن صفحه و كاهش توان حركتي خودرو هم بشود. در اين شرايط اجازه دهيد خودرو جلويي به قدر كافي از شما فاصله بگيرد تا بتوانيد پدال كلاچ را كاملا رها كرده و آرام حركت كنيد. نيازي نيست كه با هر حركت كوچك ماشين جلويي، شما هم حركت كنيد و ناگزير از استفاده بيش‌از‌حد از پدال كلاچ شويد.
نكته ديگر اين كه در صورت توقف خودرو جلويي، مي‌توانيد دنده را بدون گرفتن كلاچ، خلاص كنيد؛ البته اگر زمان درست اين كار را بلد باشيد كه با كمي تمرين خواهيد توانست.

اختلاف قيمت منفي!

 در اين چند دهه‌اي كه از خداوند عمر گرفته‌ايم، هميشه رسم بر اين بوده است كه هيچ گراني بي‌حكمت نباشد و هيچ ارزاني هم بي‌علت؛ اما اخيرا انگار چرخ گردون برعكس شده و آدم بعضي چيزها را مي‌بيند و با ديدن آن‌ها، روي سرش احساس برجستگي مي‌كند! از آن جمله است اختلاف قيمت معكوس بين سكه طرح جديد و طرح قديم و شير پرچرب و كم‌چرب. از آن‌جا كه چربي شير توسط دستگاهي به نام «چرخ» يا همان سانتريفيوژ خودمان به صورت خامه جدا شده و به قيمت بالايي فروخته مي‌شود، شير حاصله كه در قديم به آن «شير چرخي» مي‌گفتند و حاوي نيم تا يك درصد چربي بود، بسيار ارزان‌تر از شير تازه به فروش مي‌رفت؛ شيري كه حداقل 2.5 درصد چربي داشت. به تازگي شركت‌هاي لبني علاوه بر افزايش سرسام‌آور قيمت لبنيات كه خود جاي بحث دارد و معلوم نيست كجايش به قيمت ارز بستگي دارد كه رشدش از رشد قيمت خودرو هم بيش‌تر است، اقدام به فروش شير كم‌چرب و پرچرب به قيمت يكسان مي‌كنند و بعضا ديده شده كه شير كم‌چرب گران‌تر هم هست؛ گويي آقايان خامه‌اي را كه از شير حاصل مي‌شود به صورت رايگان در اختيار مردم قرار مي‌دهند! در اين ميان دليلي به عقل انسان نمي‌رسد مگر اين كه به واسطه استقبال مردم از رژيم‌هاي لاغري و متعاقبا افزايش تقاضا براي شير كم‌چرب، توليدكنندگان شير در حال نهايت استفاده از اين فرصت طلايي هستند تا از آب، كره بگيرند و سنت چندصدساله دنياي لبنيات را عوض كنند.

مورد ديگري كه در يكي دو ماه اخير شاهد بوديم، گران‌تر شدن قيمت سكه طرح جديد از طرح قديم است! يكي نيست به اين علماي صنف طلا بگويد اگر طرح جديد خوب است، چرا آن را براي مدت ده‌ها سال، ارزان‌تر از طرح قديم خريديد و فروختيد؟ شايد هم دليل ديگري دارد كه ما از آن بي‌خبر هستيم، لطفا اطلاع رساني كنيد!