جاي شما خالي رفته بوديم شمال كشور براي تعطيلات؛ خوش گذشت و آب و هوا هم بدك نبود اما از اونجا كه ماهيت كار ما گيردادن هست، به جاي تعريف و تمجيد يك راست ميرم سراغ دو مورد كه اتفاقا هر دو هم بهداشتي هستند: يكي اين كه در شهرهاي توريستي كه مردم زيادي براي مسافرت به اونجاها ميرند، برعكس چيزي كه انتظار داريد معمولا با سرويس‌هاي بهداشتي بسيار كثيف روبرو مي‌شيد كه تازه دم در پول هم از مردم مي گيرند! اين قضيه هم مربوط به خود ماست كه مسائل بسيار پيش‌پاافتاده رو رعايت نمي‌كنيم و باعث كثيفي سرويس‌هاي بهداشتي مي‌شيم و هم مربوط به نوع مديريت سيستم‌هاي شهري هست كه برنامه مشخصي براي نظافت اين اماكن مهم و حياتي (!) ندارند.

مورد دوم هم داستان تكراري رها كردن زباله‌ مخصوصا زباله‌هاي پلاستيكي توي طبيعت است كه عمدتا هم به ۳ بخش تقسيم ميشن: بطري خالي نوشابه و آب و غيره، مشمع خالي پفك و نهايتا آشغال چيپس. يعني واقعا آدم حالش بد ميشه وقتي كه مي‌بينه طبيعت به اون زيبايي گرفتار لاابالي‌گري بعضي از ما انسان‌هاست كه نه به فكر سلامتي خودمون هستيم و با خوردن اين مواد فاقد ارزش غذايي و بلكه مضر به سلامتي، بدن خودمون رو به مشكل مي‌اندازيم، و نه به فكر طبيعت و حفظ اون كه با پرتاب كردن زباله‌ها به درختان و گياهان هم رحم نمي‌كنيم . . . به اميد روزي كه در رسانه ملي و رسانه‌هاي ديگر كمي هم به فرهنگ‌سازي در اين زمينه‌ها و آموزش بديهيات به بعضي از مردم پرداخته بشه.