وضعيت بسياري از بيمارستان ها در كشورمان واقعا اسفبار است؛ از كيفيت خدمات پزشكي كه بگذريم، و نيم نگاهي كنيم به وضعيت حواشي كار متوجه عمق كار مي شويم: به جهت بستري يكي از اقوام در بيمارستاني در تهران، چند روزي است به عنوان همراه بيمار در آن بيمارستان تردد و اقامت دارم. واقعا جاي تاسف دارد كه تقريبا تمام كاركنان (مشخصا پرستاران، بهياران و كمك ها و مسئول بخش) از همراه بيمار به عنوان يكي از كادر درماني انتظار انجام اموري را دارند كه نه وظيفه ايشان است و نه تخصص آن را دارند، و نه اين كه بابت انجام آن‌ها دستمزد و يا حداقل امكانات از قبيل غذا و جاي خواب به همراه داده مي شود كه از جمله اين امور مي توان به تعويض سوند، استعمال داروها، انتقال واحد خوني، انتقال نمونه آزمايشگاهي و غيره در سطح شهر، جابجايي فيزيكي بيمار (به صورت بين بخشي و پاراكلينيكي) و امثالهم اشاره كرد؛ و بدتر اين كه چنانچه كسي به دليل كهولت سن يا ناتواني جسمي قادر به اين كار نباشد و يا به اين امر – حتي با محترمانه ترين الفاظ – اعتراض داشته باشد، به جاي مساعدت، فرد را به انحاي مختلف از جمله سوء رفتار، اخراج از بخش و اهانت و توهين مستقيم مورد آزار قرار داده و در اين خصوص نيز با هماهنگي و جسارت كامل عمل مي كنند.

بديهي است نقش همراه در بيمارستان، صرفا حمايت روحي و عاطفي بيمار است و حضور ايشان براي بيمار ضرورتي انكارناپذير است، وليكن به دليل آنچه كاركنان بخش ها «كمبود نيروي انساني» مي‌خوانند و نيز تمايل برخي از آنان به شانه خالي كردن از وظايف بديهي و مصوب خود، همراه بيمار اغلب ناچار است بدون اطلاع از حقوق خود و وظايف كادر مراقبتي و درماني، اموري را به انجام برساند كه بابت آن نه شرح وظايف مكتوبي مشخص شده است و نه معلوم است مسئوليت عواقب احتمالي ناشي از عدم انجام درست آنها و ايراد خسارت جاني و روحي به بيمار و همراهان بر عهده چه كسي مي‌باشد.

بدون شرح

از اين كه بگذريم خواهيم رسيد به انواع و اقسام هزينه ها و زحماتي كه وظيفه مشخص بيمارستان است اما به طرز ناجوانمردانه اي به بيمار و همراهانش تحميل مي شود؛ از خريد انواع وسايل و لوازمي كه مي‌بايست همواره در انبار بيمارستان موجود باشد اما از بيمار مطالبه مي شود تا خدمات ديگر مثل مواردي كه در بالا ذكر شد و وظيفه ذاتي بيمارستان است اما كجاست گوش شنوا و وجدان بيدار كه طرفدار حق و حقوق بيمار (يعني مشتري) و پيگير وظايف بيمارستان و كادر درماني (يعني فروشنده) باشد. . .