بعد از مدت ها گير دادن و شكوه كردن، مي خوام خدا رو شكر كنم. امروز داشتم به اين فكر مي كردم كه ايميل و اينترنت چقدر خوبه و واقعا بعضي از ايميل ها انقدر مفيدند كه حتي مي تونند روي كيفيت و مسير زندگي يك نفر تاثير بگذارند. براي مثال، چند وقت پيش ايميلي دريافت كردم با اين مضمون كه اتفاقاتي كه براي ما مي افتد فقط 10 درصد زندگي ما را تشكيل مي دهد و 90 درصد بقيه، در حقيقت واكنشي است كه ما به آن ها نشان مي دهيم. يعني 90 درصد زندگي را خودمان مي سازيم و چگونه ساختنش دست خودمان است.

نمونه عيني كه براي خودم چند روز پيش اتفاق افتاد: خبري شنيدم ناراحت كننده كه البته صرفا در حد يك احتمال بود و هنوز قطعي نشده بود. اول خيلي ناراحت شدم و نيم ساعتي كاملا پكر بودم؛ اما ياد همون ايميل افتادم و با خودم فكر كردم كه خب، هنوز كه اتفاقي نيفتاده، تازه اگر هم بيفته اون 90 درصدش دست خودمه، مي تونم خودم و خانواده و اطرافيان رو هم ناراحت كنم، يا مي تونم بر اعصابم مسلط باشم و به حل مشكل فكر كنم. سريع افكارم رو جمع و جور كردم و به حالت اول برگشتم. چند روز بعد كه موضوع مشخص شد و معلوم شد كه منتفي شده و هيچ خبري نيست، اول خودم رو تحسين كردم كه تونستم از دو سه روز پكري و احيانا عصبي شدن جلوگيري كنم، و بعد خدا را شكر كردم كه نعمت اينترنت و ايميل رو به ماهايي كه وقت كتاب خواندن نداريم، عنايت فرموده . . .

واقعا كه بخش عمده اي از زندگي دست خودمونه  و با يه بي فكري ممكنه خداي نكرده به كام خودمون و اطرافيانمون تلخش كنيم.