قوانين زندگي
قانون یکم
به شما جسمی داده شده است؛ چه جسمتان را دوست داشته و چه از آن متنفر باشید، بدانید که در طول زندگی در دنیای خاکی با شماست.
قانون دوم
در مدرسهای غیررسمی و تماموقت نامنویسی کردهاید که «زندگی» نام دارد. در این مدرسه، هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید؛ چه این درسها را دوست داشته باشید و چه از آن بدتان بیاید. پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان برنامهریزی کنید.
قانون سوم
اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد، فرایند آزمایش است؛ یک سلسله دادرسی، خطا و پیروزیهای گهگاهی. آزمایشهای ناکام نیز به همان اندازه آزمایشهای موفق، بخشی از فرایند رشد هستند.
قانون چهارم
درس آنقدر تکرار میشود تا آموخته شود. درسها در اشکال مختلف آنقدر تکرار میشوند تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید، میتوانید درس بعدی را شروع کنید، بنابراین بهتر است زودتر درسهایتان را بیاموزید.
قانون پنجم
آموختن، پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید، درسهایتان را نیز باید بیاموزید.
قانون ششم
قضاوت نکنید، غیبت نکنید، ادعا نکنید، سرزنش نکنید، تحقیر و مسخره نکنید، وگرنه سرتان میآید. خداوند شما را در همان شرایط قرار میدهد تا ببیند چهکار میکنید.
قانون هفتم
دیگران فقط آینه شما هستند. نمیتوانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آن که منعکسکننده چیزی باشد که درباره خودتان میپسندید یا از آن بدتان میآید.
قانون هشتم
انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید؛ این که با آنها چه میکنید، بستگی به خودتان دارد.
قانون نهم
جوابهایتان در وجود خودتان است؛ تنها کاری که باید بکنید این است که نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.
قانون دهم
خیرخواه همه باشید تا به شما نیز خیر برسد.
منبع: ايميل دريافتي