اگر بزرگ نميشدم
اگر من بزرگ نميشدم، پدربزرگ هنوز زنده بود؛
اگر من بزرگ نميشدم، كودكِ كودكيام هنوز در حياط بازي ميكرد؛
اگر من بزرگ نميشدم، موهاي مادرم سفيد نميشد؛
اگر من بزرگ نميشدم، مادربزرگ باز هم ميخنديد؛
اگر من بزرگ نميشدم، به جاي سرنوشت، برادرم همبازيام بود؛
اگر من بزرگ نميشدم، هنوز ميتوانستم عميقترين خواب دنيا را ببينم؛
اگر من بزرگ نميشدم، تنهايي، معنايش همان تنها بودن در اتاقم بود؛
اگر من بزرگ نميشدم، غروب جمعه برايم دلگير نبود؛
اگر من بزرگ نميشدم، هيچ وقت نميديدمت و دلم برايت تنگ نميشد.
اي كاش بزرگ نميشدم . . .
منبع: ناشناس
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۲/۰۶ ساعت 19:3 توسط حسين عسگري
|